اهمیت اجتماعی و فرهنگیه گردشگری
گردشگری پیش از آنکه فعالیتی اقصادی باشد ، مبین ارتباطی فرهنگی است متشکل از عناصر : گردشگر ، جامعه میزبان و بستر . امروزه اصطلاحات گردشگری فرهنگی و گردشگری میراث به جای یکدیگر به کار رفته اند و طبق ارائه تعریف کنوانسیون میراث جهانی یونسکو ( 1972 ) میراث به دو دسته فرهنگی و طبیعی تقسیم شده است : نوع اول شامل مقبره ها ، ابنیه تاریخی و جاذبه های معماری می شود که از لحاظ علمی یا از منظر انسان شناسی و مردم شناسی ارزشمندند ، و نوع دوم شامل پدیده های برجسته فیزیکی ، زمین شناسی و زیست شناسی ، همچنین گیاهان و حیوانات حفاظت شده و نواحی از زمین است که ارزش علمی یا زیباشناختی دارد. ارتباط میان صنعت گردشگری و جامعه میزبان و فرهنگ وی یک ارتباط دو سویه است ؛ به عبارت دیگر به گردشگری و فرهنگ نباید دو مفهوم مجزا و مستقل نگریسته شود. اهمیت فرهنگی گردشگری تا حدی است که فرهنگ جامعه میزبان و گردشگران ممکن است برای مدت طولانی با یکدیگر تماس حاصل کند و در طول زمان به همگرایی بین فرهنگی منجر شود.
میراث فرهنگی و طبیعی موجود در مناطق دور افتاده نیز ، با رویکرد گردشگری و در تبدیل آنها به جاذبه های گردشگری ، چنان هویتی به جوامع محلی می بخشد که آثار مثبتی در پایداری جوامع آنها برجای می گذارد.
گردشگری ابزاری در راستای پدید آوردن همدلی و تفاهم و شناخت بین المللی و تحقق صلح جهانی محسوب می شود. از لحاظ سیاسی نیز نقش گردشگری از آن نظر اهمیت می یابد که انسان ها از تجارب تلخ و شیرین حکومت داری در طول تاریخ و در تمدن های مختلف بهره مند می شوند و ضمن برقراری پیوندهای عاطفی ، انسانی با یکدیگر، با زاویه دید وسیع تری به دیگر فرهنگها می نگرند و روابط سیاسی تمدنها را بر پایه اقتصاد و تفاهم ملل متعادل تر می کنند .
قلم دکتر بهرام نکوئی صدری